نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (499 )
ســوره 2 : بقـــره ( مدنی ـ 286 آیه دارد ـ جزء اول ـ صفحه 2 )
( قسمت صـد و دهــم )
سیّــاره عشــق
( جزء سوم صفحه 46)
بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم
273 ـ لِلْفُقَرَاء الَّذِینَ أُحصِرُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ لاَ یَسْتَطِیعُونَ ضَرْبًا
فِی الأَرْضِ یَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِیَاء مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُم بِسِیمَاهُمْ
لاَ یَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا وَ مَا تُنفِقُواْ مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللّهَ بِهِ عَلِیمٌ
تفسیر لفظی :
زکات و صدقه برای نیازمندانی است که از جان و مال خود و فرزندان در راه خدا بازداشته
و مانده اند ، و توانائی بازرگانی و روزی جستن به مسافرت ندارند ، و نادانان گمان برند
که ایشان بی نیازند ، از آن که از مردم چیزی نخواهند و عفت آبرو را نگهدارند ،
اگر در ایشان نگری ، به سیما و آسا آنان را شناسی ، که از مردمان چیزی به الحاحو اصرار
و التماس نخواهند ، و آن چه شما از مال خود در این راه خرج کنید خداوند به آن دانا است .
( بخش دوم )
تفسیر ادبی و عرفانی :
... وَ مَا تُنفِقُواْ مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللّهَ بِهِ عَلِیمٌ
... وَ مَا تُنفِقُواْ مِنْ خَیْرٍ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ ... 272
ارباب حقایق میان این دو آیه (مَا تُنفِقُواْ)
نکته ای ظریف و نیکو دیده اند ؛
چنان که گفته اند :
بنده ای که در راه خدا هزینه کند ،
یا به قصد تحصیل ثـــواب ،
و ترس از دوزخ ، و امید بهشت است !
که (یُوَفَّ إِلَیْکُـــــمْ) فرمود ،
و یا قصد از انفــــاق و هزینه ،
به آسایش درویش که به حق وی کوشد ،
و لذت خود در آن بیند ، و این حال عارف است !
چون زحمت ثواب خویش در این میان برگرفت ،
لاجرم ربّ عزّت تعرّض ثواب نکرد ،
و به این نواخت عظیم ، او را گرامی داشت ،
و گفت : من که خداوندم دانم که این بنده را
چه باید داد و چه باید ساخت !
عبدالله مبارک درویشی را دید
پلاسی پاره پاره برهم نهاده ! و بر هم بسته !
بر سبیل مطایبت (شوخی) گفت :
ای درویش ؛ این به چند خریدی ؟
گفت : این به تمام دنیا خریدم !
و اکنون یک رشته آن را
به نعیم عقبی می خواهند مبادله کنند و من نمی دهم !
آری روشنائی گوهــــر فقــــــر ؛
جز به نـــور نبـــوّت و روشنائی ولایت نتوان دید !
محمّــــــــد (ص) به نــــور پیامبـــــری ،
جمال فقر بدید و سرّ آن بشناخت ،
و فقر را به دنیا و عقبی اختیار کرد !
که گفته اند : در هرکس چیزی پیداست ؛
در دانشمند ، نـــور دین و دانش پیداست !
در عارف نـــــور مـــولا پیــــــداست !
و در والــــه فنـــــــاء فی الله پیداست !
و آن چه پیــــداست به این زبــــــــان از آن نشــــان دادن نایــد راست !
سیّـــاره ی عشق را منـــازل مائیم
زَاشکال جهــان نقطـه ی مشکل مائیم
چون قصه عاشقــــان بی دل خوانند
سر قصّـــه عاشقـــان بی دل مائیم !
جانـــــــان من !
قائـم آل محمّـــــد (عج)
هـر جمعـــه را به این امیـــد آغاز می کنیم
که شـایـد تـــــو در این جمعـــــه بیــــایی
و کام تشنــگان عـدالـت را سیـــراب نمـــایی
روز جمعـــه است و حداقـــل صــد صلــوات
موضوع :